تقریباً در هر فرهنگ و کشوری این مسئله ثابت شده که شادی و سلامت خانواده و جامعه، به شادی و سلامت زنان آنها بستگی دارد. در هر خانوادهای که نگاه کنید، اگر مادر یا همسر خانواده شاد و پر انرژی باشد، فرزندان موفقتر و زندگی زیباتری دارند و برعکس.
متاسفانه درطول مدتهای مختلف بهخصوص این سالهای آخر و درگیری با کرونا، مقدار افسردگی در زنان بیشتر شده است. برای همین هم اکثراً برای از بین بردن آن سراغ راههایی رفتهاند که اطلاع زیادی از این روشها نداشتهاند.
شناخت علائم افسردگی در زنان، اولین مرحله از شروع درمان آن است و بعد باید به ترتیب سراغ مراحل دیگر رفت. اصلاً نگران نباشید! من همه این مراحل را تا جایی که ممکن است بدون درگیری با قرص و دارو، برای شما معرفی میکنم.
نکته مهم: البته منظورم این نیس قرص و دارو بَد هستن ها! فقط میگم اینا هم یک راهن برای شاید افسردگی خفیف. وگرنه باید حتماً برای افسردگی به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنین.
نشانههای افسردگی در زنان چیست؟
اول از همه باید بگویم که هیچ علت و نشانهای وجود ندارد که فقط مختص افسردگی زنان باشد و مردان از آن آسیب نبینند. مسئلهای که وجود دارد این است که خانمها معمولاً احساساتشان را واضحتر نشان میدهند و به قول خودمان برونگراتر هستند. به همین خاطر هم هست که علائم افسردگی آنها زودتر و واضحتر مشخص میشود.
کلیتر بخواهم بگویم، طبق تحقیقاتی که انجام شده، با توجه به ویژگیهای جنسیتی، حساستر و تقریباً آسیبپذیر بودن خانمها نسبت به آقایان، بیشتر در اجتماع پذیرفته شده است. افسردگی یک وضعیت روحی و روانی است که روی خلق و خوی افراد تاثیر میگذارد و بسته به سابقهای که دارد، میتواند احساسات شدیدتر یا قابل کنترلی داشته باشد. منظورم احساساتی است مثل استرس شدید، غم زیاد، اعتماد به نفس پایین، نداشتن انگیزه، احساس گناه، پوچی و بی ارزشی و احساسات دیگری شبیه به اینها. حتی اگر طولانی شود و درمان افسردگی شدید در زنان نادیده گرفته شود، میتواند باعث کم شدن بروز احساسات و بی حسی هم بشود. اینهایی که معرفی میکنم، علائمی هستند که میشود به عنوان نشانههای افسردگی در زنان از آنها اسم برد:
غم زیاد
یکسری از خانمها هم در همه ساعتها و اکثر اوقات غمگین هستند و احساس ناراحتی زیادی دارند. جوری که به هر بهانهای به فکر غصه خوردن میافتند و یا هر اتفاقی را به دلیلی برای غمگین شدن تبدیل میکنند. یعنی فقط کافی است یک مشکل هر چقدر کوچک هم پیش بیاید؛ آنوقت است که حسابی غمگین میشوند.
لذت نبردن از کارها
یک نشانه دیگری که وجود دارد، این است که شخص دیگر از کارهایی که میکند، معاشرتهایی که دارد و حتی رابطههایی که شروع میکند، لذت نمیبرد. یکجورایی حالی برای ادامه یا حفظ این کارها و روابطش ندارد و یک حس بیاهمیتی به بقیه منتقل میکند. خلاصه که انگار هیچ چیزی آنقدر مهم نیست که اهمیت، ارزش یا وقتی برایش بخواهد بگذارد.
بی انگیزه شدن
همیشه احساساتی مثل ناراحتی باعث میشود که افراد هدفها و انگیزههایشان را بر باد رفته ببینند. برای خیلی از ما پیش آمده که یک وقتهایی که ناراحت بودهایم، نسبت به کارهایی که برایش کردیم، بی انگیزه شدهایم. حالا شما فکرش را بکنید این بیانگیزگی که گفتم عمیقتر و طولانیتر باشد. اولین تاثیرش را هم میشود در ساده گرفتن کارها یا به قولی ماست مالی کردن توسط همان شخص افسرده دید.
کمبود انرژی
به نظر شما احساساتی مثل ناراحتی، بیحالی و بیانگیزگی میتواند چه نتیجهای روی روحیه و میزان انرژی یک آدم داشته باشد؟ داشتن انرژی و روحیه بالا، بیشتر از هر چیزی به انگیزه و احساسات شاد بستگی دارد. پس خانمی که دچار افسردگی شده، قطعاً نمیتواند انرژی کافی هم داشته باشد.
عدم تمرکز
استرس، نگرانی، ناراحتی و احساسات شبیه به اینها هر آدمی را از درست فکر کردن و تمرکز کردن دور میکند. خانمهایی که دچار افسردگی شده باشند، تمرکز کافی ندارند و شاید حتی انجام خیلی از کارهای ساده هم برایشان سخت باشد. یعنی حتی اگر فکر کنند که یک کاری به دلایلی باید انجام بشود، باز هم قدرت تمرکز روی آن را ندارند.
تغییرات در اشتها و وزن
زنانی که دچار افسردگی میشوند، معمولاً تسلطی روی اشتها یا عادتهای غذایی خود ندارند. طوری میشود که یا خیلی در خوردن زیادهروی میکنند و یا به بیاشتهایی کامل میرسند. اصلاً موضوعی نیست که فکر کنید باید خیلی روی آن دقت کنید تا متوجهاش شوید؛ کاملاً این تغییر اشتها واضح است.
مشکلات خواب
افسردگی روی کیفیت خواب خانمها هم تاثیر میگذارد. مشکلات خواب فقط مربوط به بیخوابی یا کمخوابی نمیشود. شاید شما هم مثل من بعضی از آدمها را دور و برتان ببینید که بیش از حد میخوابند و همش به دنبال بهانهای برای خوابیدن هستند. این فقط علامت تنبلی نیست و میتواند یکی از علائم افسردگی در زنان باشد. بنابراین اگر خودتان هم مشکل خواب دارید، احتمال دارد که درگیر افسردگی باشید.
بیقراری
کسانی که دچار افسردگی میشوند، معمولاً بیقرار و آشفتهاند و برای هر اتفاقی نگران میشوند. بیشتر اوقات دلشوره دارند و نمیتوانند این بیقراری را کنترل کنند. شاید خیلی وقتها هم ندانند که چرا انقدر نگران هستند، امّا باز هم نمیتوانند تسلطی روی آن داشته باشند و بیقراری خودشان را کنترل کنند.
آهسته شدن حرکات یا گفتار
تا حالا برایتان پیش آمده است که از آرام بودن حرکات و یا صحبت کردن کشدار و شل یک نفر کلافه بشوید؟ اینجور موقعها ممکن است آدمی که شما را به مرز جیغ کشیدن رسانده، دچار افسردگی شده باشد و اصلاً خودش هم کنترلی روی این رفتارهایش نداشته باشد که بخواهد بهترشان کند.
داشتن افکاری مثل خودکشی یا خودآزاری
وقتی کسی افسردگی داشته باشد، قطعاً وقتی شرایط افسردگیاش به سمت شدیدتری برود، نسبت به قبل عصبیتر میشود. در واقع این آدم، دیگر راهی برای آرام کردن خود یا بهتر کردن اوضاع پیدا نمیکند. پس شروع به آسیب زدن به خود میکند تا حداقل یکطوری این حس تنفر و خشمی که پیش آمده را تخلیه کند. وقتی هم که دیگر این کار جواب نمیدهد، به فکر خلاص شدن یا خودکشی و مرگ میافتد.
علائم افسردگی در زنان متاهل شامل چه مواردی است؟
بعضی از خانمهایی که وارد زندگی جدیدی میشوند و به عبارتی ازدواج میکنند، همیشه این اضطراب و ترس را دارند که شاید انتخاب اشتباهی داشتهاند و یا شک میکنند که میتوانند از پس این زندگی و دغدغههایش بر بیایند یا نه. خیلی وقتها این احساسات زودگذر هستند و بعد از یک مدتی که از زندگی میگذرد، استرسها هم از بین میرود. امّا بعضی اوقات اینطور نیست و نگرانیها و ناراحتیهای زنان متاهل در زندگیشان هم تاثیر میگذارد و میتواند برای رابطه زناشوییشان خطرناک باشد.
با این حال اما افسردگی در زنان متاهل به معنی درمان نشدن آن و یا تمام شدن رابطه نیست. اگر به آنها به چشم مسائلی نگاه کنید که برای هر زندگی اتفاق میافتد و در شروع ازدواج کاملاً طبیعی است، راحتتر میتوانید کنترلشان کنید و از کنارشان به سلامت بگذرید. برای اینکه بدانید این شرایط و احساسات فقط مختص شما نیست و برای خیلیها پیش میآید، چندتایی از آنها را معرفی میکنم تا با علائم افسردگی در زنان متاهل آشنا شوید:
- تصمیمگیری برایشان سخت است، فرقی هم ندارد که یک مسئله چقد سخت یا ساده باشد
- ترجیح میدهند بیشتر اوقاتشان را در تنهایی و بدون ارتباط با همسرشان بگذارنند
- از قبل یا در حال حاضر درگیر صحبتهایی راجع به جدایی و طلاق شده باشند
- اشتیاقی برای دیدن یا حرف زدن با همسرشان نداشته و خلاصهاش اینکه شوق و هیجانی برای ازدواج و روابطشان ندارند
- دیگر حوصلهای برای حرف زدن راجع به احساسات و نظراتشان ندارند و تمام حرفهایشان درباره مسائل مربوط به خانه و برنامهریزیهای ضروری است
- از داشتن رابطه زناشویی با همسرشان به هر دلیل یا بهانهای امتناع میکنند
اگر حداقل پنج مورد از اینهایی که گفتم در زندگیتان پیش آمده باشد، نشان میدهد که باید به دنبال یک راهحل درست باشید. بهترین کار این است که حتماً با یک مشاور خوب و با تجربه مشورت کنید.
چه تفاوتی بین علائم افسردگی در زنان و مردان وجود دارد؟
قبول دارم که افسردگی مشکلی است که مرد و زن نمیشناسد و امکان دارد برای هر کسی در هر سنی اتفاق بیفتد، امّا علائم افسردگی در زنان و مردان با هم فرق دارد. دلایل زیادی هست که این فرقها و تفاوتها را توجیه میکند و شاید واضحترین آنها تفاوتهای هورمونی بین زن و مرد باشد.
تغییرات هورمونی که روی رفتار و خلق و خوی خانمها تاثیر میگذارند، شرایطی هستند مثل:
- قاعدگی
- بارداری
- یائسگی
- زایمان
اتفاقات دیگری که روی افسردگی زنان تاثیر دارد، مربوط به شرایط و هنجارهای اجتماعی میشود که نسبت به خانمها و آقایان متفاوت هستند. مثلاً بیشتر وقتها انتظار اکثر مردم از مردان این است که سرسخت باشند و هر اتفاقی که افتاد گریه نکنند، از طرفی هم از یک زن انتظار دارند که احساساتیترین موجود روی زمین باشد و نسبت به هر چیزی واکنش نشان دهد. این انتظارات خیلی وقتها ممکن است روی خانمها تاثیرات خوبی نداشته باشد و باعث واکنشهایی مثل این رفتارها شود:
- فقط به دنبال نشان دادن غمها و غصههایشان باشند
- بخاطر اخلاق و رفتارهای متفاوتی که دارند خودشان را سرزنش کنند
- برای خلاص شدن از این احساسات درگیر راهحلهای غذایی ناسالم مثل پرخوری عصبی بشوند
با همه این حرفا امّا هر کسی افسردگی رو به یه شکل خاصی تجربه میکنه. برای همین هم هست که ممکنه بعد از خوندن این مطالب با خودتون بگین که من خیلی از این علامتها رو ندارم ولی حس افسردگی دارم و یا بر عکسش.
درمان افسردگی شدید در زنان: 4 نکتۀ اساسی
بیایید فرض کنیم که شما درگیر افسردگی شدید هستید، طوریکه دیگر نمیتوانید با آن کنار بیایید و یا کنترلش کنید. اول از همه توصیه و پیشنهادم این است که وقت بگذارید و حتماً یک مشاور یا روان درمانگر خوب را پیدا کنید. افسردگی خفیف شاید آنقدری اذیتتان نکند و با خودتان بگویید: "خُب افسردگیم کمه؛ خودم خوب میشم کمکم" ولی این اشتباه است! افسردگی خیلی منعطف است و راحت یک نفر را میتواند به نقطهای برساند که هیچ چیزی جز تاریکی نبیند!
با این وجود امّا خیلی وقتها هم راههایی هست که میشود این مشکل را برطرف و آن را درمان کرد. راههایی مثل اینهایی که در ادامه قرار است بگویم:
1. علت را شناسایی کنید
برای اینکه بتوانید افسردگی را شناسایی کنید و یا علائمش را بشناسید تا سراغ درمانش بروید، اول باید علت شروع آن را پیدا کنید. اول باید بفهمید که این مشکل از کجا شروع شده، دلیلش چه بوده، چند وقته که شما را درگیر کرده است و از اینجور سوالها که باید حتماً جوابشان را پیدا کنید.
2. بیرون بروید و هوا بخورید
بیرون رفتن برای حداقل نیم ساعت در روز و هواخوری زیر نور خورشید، تاثیرات خیلی خوبی روی افسردگی به خصوص افسردگی ناشی از تغییرات فصلی دارد. تحقیقاتی که راجع به علائم افسردگی در زنان انجام شده، نشان میدهد که کمبود ویتامین D تولید شده از نور خورشید در بدن میتواند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد.
3. ورزش و رژیم خوبی داشته باشید
داشتن یک برنامه ورزشی منظم در کنار بهترین رژیم غذایی میتواند رفتار و روحیه شما را بهتر کند و خیلی از علائم افسردگی در زنان را کاهش دهد. انجام دادن ورزشها یا فعالیتهایی که در داشتن حس آرامش به شما کمک میکنند - مثل یوگا یا مدیتیشن - میتوانند تاثیر خیلی خوبی در درمان افسردگی داشته باشند.
از دستش نده: تاثیر مدیتیشن بر افسردگی
4. با افراد مثبت اندیش معاشرت کنید
داشتن ارتباط با کسانی که انرژی و افکار مثبتی دارند، برای درمان افسردگی خیلی مهم است. سعی کنید با کسانی که استرس و ناراحتی و احساسات بد را در شما بیشتر کرده و به قولی افسردگی شما را بیشتر میکنند، کمتر ارتباط داشته باشید؛ حتی اگر جزو خانواده یا دوستانتان باشند. شاید اولش برایتان سخت باشد امّا حتماً به این موضوع توجه داشته باشید که حمایتهای خانوادگی یا اجتماعی در درمان افسردگی خیلی تاثیر دارد.
خلاصه مطلب
افسردگی یا دیپریشن در جوامع امروزی تبدیل به مشکلی شده که تقریباً همه افراد را درگیر خودش کرده است. بیشترین افرادی که از این مشکل و معضل آسیب میبینند، زنان و مادران هستند؛ برای همین هم توجه به علائم افسردگی در زنان و درمان آن، یکی از مسائل مهمی است که علاوه بر خانوادهها، سازمانهای بهداشت و سلامت هم باید به آن توجه (ویژهای!) داشته باشند.
شما به من بگین، تجربه افسردگی داشتین؟ برای درمانش چه کاری انجام دادین؟